جدول جو
جدول جو

معنی بام گوش - جستجوی لغت در جدول جو

بام گوش
زیر دامنه ی شیروانی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خام جوش
تصویر خام جوش
بی تجربه، نا آزموده و تازه کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
ویژگی کودک یا کسی که به سرگرمی و کارهای غیرجدی علاقۀ بسیار دارد، کنایه از شوخ
فرهنگ فارسی عمید
ایستادن در جایی و پنهانی گوش کردن به حرف های دیگران برای تفال زدن به آن ها، به ویژه در شب چهارشنبه سوری
فرهنگ فارسی عمید
(گُ وْ)
دهی است از دهستان گیور بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 48 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 11 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه به دارزین واقع است و22 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
مشغول به بازی، (ناظم الاطباء)، طفلی که گوش بر آواز طفلان دیگر دارد، (غیاث اللغات)، اطفال هرزه گرد، (انجمن آرای ناصری)، طفل بازی دوست، آنچه فارسی زبانان هندوستان به کاف تازی خوانند خطاست، (آنندراج) :
چون صدف در بحر طوفان خورده ای هر سالخورد
گشته بازیگوش از اخبار بازیهای ما،
میرزا طاهر وحید (از آنندراج)،
میکنم بازی به پند ناصحان
عشق طفلانم چه بازیگوش کرد،
ظهوری (از آنندراج و انجمن آرای ناصری)،
طفل بازیگوش آرام از معلم می برد
تلخ دارد زندگی بر ما دل خودکام ما،
صائب،
لغت نامه دهخدا
تصویری از بله گوش
تصویر بله گوش
گوش بزرگ، بزرگ گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنا گوش
تصویر بنا گوش
نره گوش، شقیقه، پس گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
مشغول به بازی، بازی کننده، کسی که پیوسته بفکر بازی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاو گوش
تصویر گاو گوش
آنکه پره و لاله گوشش بسوی روی خمیده بود آویخته گوش سست گوش
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه نیکو قدم بر دارد (اسب و غیره) : زنخ نرم و کفک افکن و دست کش سرین گرد و بینا دل و گام خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هام گون
تصویر هام گون
همرنگ: از جمله هفتاد هزار اسپ هام گون رنگ هم بالا بودند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
بچه ای که بیشتر به فکر بازی باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
مرحةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
Playful
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
espiègle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
顽皮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
おちゃめな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
игривый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
verspielt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
چلبلی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
খেলার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
mchekeshaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
장난꾸러기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
שובב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
zabawny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
खेलप्रेमी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
ceria
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
ขี้เล่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
speels
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
ігровий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
juguetón
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
giocoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازیگوش
تصویر بازیگوش
brincalhão
دیکشنری فارسی به پرتغالی